دیروز (یکشنبه ) من به خودم باختم !
به اخلاقم باختم !
دیروز من با وجودی که به شطرنج علاقه مند بودم ولی رسما از شطرنج متنفر شدم !
آخه مسابقات شطرنجی که ترحم نداشته باشه به چه درد میخوره ؟!:((
اشک حریف رو درآوردم میتونستم مات بشم و اشک حریف درنمیاوردم !
گاهی وقتا شطرنج هم مثل بقیه بازی ها خیلی بد و بی رحم هستش !
یعنی از دیروز تا الان که یک نصف شبه به خودم میگم خب که چی ؟!
گیرم بردی وقتی اشک یک دیگه رو درمیاری شطرنج بی معنی میشه !
من دیروز خیلی ناخودآگاه اشک حریفم که ناشنوا بود رو درآوردم فقط بخاطر اینکه ببرم ':((
و از این بابت خیلی ناراحتم :((
دوست دارم و داشتم به داورا میگفتم آقا غلط کردم :|:( امتیاز منو به اون بدین ':((
خدایا غلط کردم من نباید میبردم باید میذاشتم مات بشم !
بردن از حریف یه مزه داره باخت یه مزه !
حالا اگر حریفت ناشنوا باشه و ببری این برد دقیقا مزه ی اون باخته رو داره متاسفانه :(
من در واقع به ایشون و اخلاقم باختم !
باختم چون دلم رحم نیومد برای مردی که ناشنوا بود ':((
بنظر من این خودش یه باخت بود برام تا برد !
شاید جو اینبار این مسابقه باعث شد من به خودم و اخلاقم ببازم !
حالا دیدین مات شدم ؟! مات اخلاقم حالا هی نگین من چیم و چیم !؟ من هیچی نیستم ':(
شاید بعد از مسابقات، شطرنج رو برای همیشه بیخیال شدم !
شاید نمیدونم :(
شما جای من بودین چه تصمیمی میگرفتین ؟!
+
چند درس تو این مسابقات شطرنج یاد گرفتم که در چند روز آینده ازش تو پست جداگانه ای حرف خواهم زد.
درباره این سایت